به یاد شهدای گمنام
سال 1374 در طلائیه کار می کردیم. برای مأموریتی به اهواز رفته بودم. عصر بود که برگشتم مقر. شهید غلامی را دیدم. خیلی شاد بود. گفت امروز سه شهید پیدا کردیم که فقط یکی از آنها گمنام است. بچه ها خیلی گشتند. چیزی همراهش نبود. گفتم یک بار هم من بگردم.
لباس فرم سپاه به تن داشت. چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد. وقتی خوب دقت کردم، دیدم یک تکه عقیق است که انگار جمله ای رویش حک شده است. خاک و گل ها را کنار زدم. رویش نوشته بود: «به یاد شهدای گمنام». دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم. می دانستیم این شهید باید گمنام بماند؛ خودش خواسته بود.
درباره ما
جامعه مجازی رهپویان به عنوان شبکه اجتماعی اعضاء کانون فرهنگی رهپویان وصال از سال 1381 و به عنوان یکی از قدیمی ترین تالارهای گفتمان فضای وب فارسی مشغول به فعالیت می باشد. تمامی تلاش دست اندرکاران مجموعه، فراهم آوردن محیطی سالم، مفید و آموزنده برای کاربران گرامی می باشد بدیهی است مطالب درج شده نظرات کانون رهپویان وصال نبوده و نظرات رسمی در سایت رهپویان وصال درج می گردد.
ارسال پیام به مدیر سایتپیوند های مفید
شادی روح 14 شهید
کانون فرهنگی رهپویان وصال صلوات
علاقه مندی ها (Bookmarks)