کاربری
کاربر گرامی به خوش آمدید . اگر این نخستین بازدید شما از سایت است , لطفا ثبت نام کنید:
سلام دوست عزیز، خوش آمدید!
هنگامی که شما این متن را مشاهده میکنید در سایت ثبت نام نکرده اید و یا وارد نشده اید.
برای استفاده از تمامی امکانات سایت و شرکت در بحث های جامعه مجازی رهپویان در کمتر از 30 ثانیه
ثبت نام کنید.
-
پنجشنبه ۰۹ دی ۸۹ ۲۲:۱۰
#31
نوشته اصلی توسط
مشكات نياز
نمایش پست اصلی
يا زهرا
به قول مامنم من هيچ كاريمو درست انجام نميدم

بابام به سفارش مامانم صب سبزي خريده بود كه مثلا يكي مثه من اينا رو پاك كنه
منم كه هميشه زير كار در ميرم،حوصلم نشد! همه سبزي ها رو تو كابينت قايم كردم تا مامانم از سر كار بر مي گرده باهام دعوا نكنه!
الان مامانم برگشته داره مي پرسه كو سبزي هاااااا؟
درام ميرم از خونه بيرون،همين كه رفتم ميگم بابام لوووو بده..
ترس از مامان چيز خوفيه


پناه بر خدا
-
2 کاربر از پست مفید blueblooded تشکر کرده اند .
-
-
پنجشنبه ۰۹ دی ۸۹ ۲۲:۳۵
#32
فردا یه مهمون عزیززززززززززززززز دارم،امروز تماما مشغول مهیا کردن خونه بودم واسه پذیرایی
-
2 کاربر از پست مفید مهاجر تشکر کرده اند .
-
-
چه جالب الان که وارد 89.10.11 شدیم شش عدد پشت سر هم ردیف میشه !!
همینطوری نشسته ایم که ان شاء الله خوب می شویم ، این دهه نشد دهه بعدی .
تمامش کن ! لباس خفت گناه را دور بینداز و لباس دیگری را بر تن کن . « من آدم شنبه نیستم، امروز یکشنبه است ! »
تکان بخور و کلاً [ عوض شو ] ! پوستین را وارونه کن .
.
.
.. انقلاب ..
-
4 کاربر از پست مفید دردونه تشکر کرده اند .
-
-
برام ماهی شمالی رسیده
-
2 کاربر از پست مفید مهاجر تشکر کرده اند .
-
-
نوشته اصلی توسط
دردونه
نمایش پست اصلی
چه جالب الان که وارد 89.10.11 شدیم شش عدد پشت سر هم ردیف میشه !!

تازه وارد 2011 هم شدیم
-
کاربر روبرو از پست مفید blueblooded تشکر کرده است .
-
-
-
7 کاربر از پست مفید bahanehgir تشکر کرده اند .
-
-
نوشته اصلی توسط
bahanehgir
نمایش پست اصلی
سلام
امروز که نه دیروز ...دیدم دخترم مهر گذاشته به تقلید از نماز پدرش رفته سجده
یه کار بامزه هم یاد گرفته....
هفته پیش بهش یاد دادم بعد غذا دستشو بگیره بالا به معنای الهی شکر!
حالا تا می خواد از غذا در بره و یا بازی کنه فوری دستشو می گیره بالا یعنی الهی شکر واینکه مامان سیر شدم!
التماس دعا

یاد خودم افتادم
بچه که بودم فکر می کردم اگه بعد از غذا بگم خداروشکر و دوباره میلم بگیره غذا بخورم، دیگه اجازه ندارم غذا بخورم
تا اینکه یه بار از مامانم پرسیدم و ایشون برام توضیح دادن که همیشه میتونی بگی "خدارو شکر"
-
3 کاربر از پست مفید blueblooded تشکر کرده اند .
-
-
-
کاربر روبرو از پست مفید دردونه تشکر کرده است .
-
-
دیگه صاحب خونه هستن
مدال ها:
-
6 کاربر از پست مفید آبشار تشکر کرده اند .
-
-
-
6 کاربر از پست مفید مهاجر تشکر کرده اند .
-
-
-
کاربر روبرو از پست مفید setarevatan تشکر کرده است .
-
-
-
کاربر روبرو از پست مفید setarevatan تشکر کرده است .
-
-
-
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۰۰:۲۶
#44
-
9 کاربر از پست مفید blueblooded تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۰۰:۳۲
#45
-
2 کاربر از پست مفید ياس سپيد تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۰۰:۳۹
#46
اگه امضای سید این باشه و تغییر نکرده باشه خوبه یاد بگیریم جایی لازم شد جا سید امضا بزنیم کارمون رواج پیدا کنه
-
4 کاربر از پست مفید رهپوی وصال تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۰۰:۴۵
#47
ممممم آره دست خط ِ آقاسیده! ینی فک کنننننن! عیدی رو برداشتن خرج کردن افتاده تو گردش. معرکه ایم بخدا
-
3 کاربر از پست مفید باران بهار تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۰۱:۳۶
#48
نوشته اصلی توسط
باران بهـار
نمایش پست اصلی
ممممم آره دست خط ِ آقاسیده! ینی فک کنننننن! عیدی رو برداشتن خرج کردن افتاده تو گردش. معرکه ایم بخدا

شاید اون بنده خدا حواسش نبوده که خرجش کرده. مثلا هنوز تو جیبش بوده و و وقتی پول لازمش شده غفلتا خرجش کرده.
مهم اینه که قسمت ما بوده است
-
4 کاربر از پست مفید blueblooded تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۱۲:۰۱
#49
امروزززززززززز(بعد 4روز تلاش)
به تنهایییییی
یه پروژه خوب رو گرفتمممممممممممم
جبران شکست های کوچولوم شد
-
4 کاربر از پست مفید مهاجر تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۱۴:۳۴
#50
اگه کش نرفته بودی ازت کشش میرفتم
-
کاربر روبرو از پست مفید saba تشکر کرده است .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۱۴:۴۱
#51
دیگه صاحب خونه هستن
مدال ها:
-
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۲۰:۰۳
#52
-
2 کاربر از پست مفید ياس سپيد تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۲۰:۲۸
#53
دیگه صاحب خونه هستن
مدال ها:
-
4 کاربر از پست مفید آبشار تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۲۰:۳۹
#54
-
3 کاربر از پست مفید مشكات نياز تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۲۱:۲۸
#55
-
کاربر روبرو از پست مفید ياس سپيد تشکر کرده است .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۲۳:۰۰
#56
-
3 کاربر از پست مفید باران بهار تشکر کرده اند .
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۲۳:۱۰
#57
کم کم دارم به یه چیزای جدید از روحیات و خلقیات خودم می رسم. جالبه ها. چه سن عجیبی ه این سن که توشم. احساس می کنم حتی تنش ها و بالا پایین شدن هام از دوره بلوغم بیشتره.
کلا فروغ باید تو اون شعر " ای هفت سالگی ؛ ای لحظه ی شگفت عزیمت" ش یه تجدید نظری بکنه.
نـــه؟ 
هعیییی پروردگارا .. شاعرم نشدیم !
اتفاق جالب امسال مثلا!
-
-
-
یکشنبه ۱۲ دی ۸۹ ۲۳:۱۰
#58
نوشته اصلی توسط
آبشار
نمایش پست اصلی
^^
منم می خوام ! :jc_cupidgirl:
هیشکی به من زنگ نمی زنه ! حتما چون خودم به کسی زنگ نمی زنم ! (یا چون کسی به من زنگ نمی زنه منم به کسی زنگ نمی زنم !! ) در نتیجه شاید توی طول سال انگشت شمار تلفن خونه زنگ بزنه و با من کار داشته باشه ! که کم پیش میاد کسی که پشت تلفنه خوشحالم کنه .. ! چون تلفنی هم که بشه معمولا برا احوال پرسی نیست ! یکی سوالی داره یا کارش گیره !
البته بعضی از دوستان کاری هم که زنگ بزنن آدم خوشحال میشه و تا کلی وقت شارژ :jc_cupidgirl:
يافتاح
سلام خوب ادم از كجا بدونه كه اگر به كسي زنگ بزنه حتما خوشحال ميشه از زنگش؟وگرنه اگه ادم بدونه ادمها خوشحال ميشند حتما زنگ ميزنه نه؟ شايدم انقد سرمون به تكنولوژي گرمه به اين چيزا نميرسه ذهن برا خودش توجيه ميكنه
يا اباصالح ارشدنا الي الطريق يرحمكم الله
-
5 کاربر از پست مفید admin تشکر کرده اند .
-
-
دوشنبه ۱۳ دی ۸۹ ۰۰:۱۰
#59
دیگه صاحب خونه هستن
مدال ها:
-
4 کاربر از پست مفید آبشار تشکر کرده اند .
-
-
دوشنبه ۱۳ دی ۸۹ ۰۰:۲۸
#60
مبحثه به فنا رفته منم یه چیزی بگم در ادامش
تلفن که هیچ ، چت ها هم فقط کاری شده . تقریباً مطمئنم وقتی یکی بهم پی ام بده یه کاری داره وگرنه برا احوال پرسی اینا ابدا
نفسم میگیرد ، در هوایی که نفس های تو نیست ...
-
3 کاربر از پست مفید دريـــا تشکر کرده اند .
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)
علاقه مندی ها (Bookmarks)
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن
درباره ما
جامعه مجازی رهپویان به عنوان شبکه اجتماعی اعضاء کانون فرهنگی رهپویان وصال از سال 1381 و به عنوان یکی از قدیمی ترین تالارهای گفتمان فضای وب فارسی مشغول به فعالیت می باشد. تمامی تلاش دست اندرکاران مجموعه، فراهم آوردن محیطی سالم، مفید و آموزنده برای کاربران گرامی می باشد
بدیهی است مطالب درج شده نظرات کانون رهپویان وصال نبوده و نظرات رسمی در سایت
رهپویان وصال
درج می گردد.
ارسال پیام به مدیر سایت
شادی روح 14 شهید
کانون فرهنگی رهپویان وصال صلوات
Content Relevant URLs by
vBSEO 3.6.1
علاقه مندی ها (Bookmarks)